داستان فیلم درباره چهار دوست صمیمی است که با باشگاه کتابخوانی خود به ایتالیا می‌روند تا سفری جذاب را برای اولین بار تجربه کنند. اما زمانی که همه چیز از کنترل آن‌ها خارج شده و رازها فاش می‌شوند، تعطیلات آرامش‌بخش آن‌ها به یک ماجراجویی پرهیجان تبدیل شده و ...

زمانی که همسر سابق پیتر به او می گوید که پسر نوجوانشان دچار مشکل شده است، زندگی پر مشغله پیتر بیش از پیش دچار بحران و دگرگونی می شود و ...

گروهی از کودکان در زمان جنگ جهانی دوم مجبور می شوند به روستایی در یورک شایر نقل مکان کنند. آن ها در آنجا با سرباز جوانی آشنا می شوند که مانند خودشان از خانه و منزلگاه خود دور است و ...

یک افسر اطلاعاتی روسیه مامور می شود تا یک مامور پلیس سیا که برای اولین بار به روسیه سفر کرده و کنترل اطلاعات بسیار حساسی را برعهده دارد، فریب دهد. این دو افسر جوان در فضایی پر از فریب و نیرنگ با هم ملاقات می کنند و طولی نمی کشد که یک میل و اشتیاق ممنوعه اما ناگزیر میان آن ها شکل می گیرد. این موضوع باعث می شود که نه تنها زندگی خودشان، بلکه زندگی بقیه هم به خطر بیفتد…

در ۱۹۸۵، کانر مکلود (کوه نشین) در پارکینگ یک ورزشگاه در نیو یورک سیتی با یکی از جاودانگان به نام فاسیل روبرو می شود، کوه نشین گردن او را قطع می کند که منجر می شود به خروج انرژی و آسیب دیدن تعداد زیادی اتومبیل، کانر شمشیرش را زیر یک اتومبیل می اندازد تا افسران پلیس که به گاراژ نزدیک می شوند آن را نبینند. در طول فیلم داستان کانر توسط تعداد زیادی فلش بک نشان داده می شود، در سال ۱۵۳۶ کانر که هنوز جاودانه نبود توسط یک جنگجوی جاودانه روسی به نام "کارگن" کشته می‌شود ولی روز بعد سالم و سرحال از جایش بر می خیزید، اقوام و دوستان کانر او را طرد و تبعید می کنند چرا که اعتقاد دارند شیطان در جسم او نفوذ کرده است، ....

مدیر یک بانک تماسی از یک ناشناس دریافت میکند که به او می گوید باید در مدت زمان مشخصی مقدار بسیاری پول را جور کند وگرنه یک بمب زیر صندلی اش منفجر خواهد شد…

فدراسیون تجاری، رفت وآمد به سیاره صلح جو نابو را به منظور حل یک کشمکش تجاری کهکشانی مسدود کرده‌است. صدراعظم والوروم، رئیس مجلس سنای جمهوری کهکشانی به طور محرمانه دو شوالیه جدای به نامهای کوای‌گان جین و شاگرد او اوبی‌وان کنوبی را برای دیدار با فدراسیون تجاری و حل بحران به آنجا می‌فرستد، غافل از اینکه فدراسیون تجاری با یک لرد سیت مرموز، دارت سیدیوس هم‌پیمان گشته که به آنها دستور داده است تا با ارتش عظیم درویدهایشان به نابو حمله کرده و دو شوالیه جدای را به قتل برسانند...